گزیده هایی از مصاحبه ایمیلی ویرایش شده با شانتانو ناندان شارما:
بحران تغییرات اقلیمی امروز چقدر جدی است اگر بخواهیم آن را از منظر تاریخی درک کنیم – از حدود 5000 سال تاریخ مکتوب یا حتی فراتر از آن؟
چرا باید دیدگاه های تاریخی را در قالب های انسانی چارچوب بندی کنیم؟ اگر این کار را نکنیم، پاسخ بسیار متفاوتی دریافت خواهیم کرد. تقریباً برای تمام وجود زمین، به 4.5 میلیارد سال قبل، شرایط جوی به هیچ وجه از زندگی انسان پشتیبانی نمی کرد. ما در یک “منطقه طلایی” هستیم که برای گونه ما عالی است.
بنابراین در طرح کلان چیزها، اگر این تغییر کند، برای مثال به این دلیل که غلظت دی اکسید کربن در جو بسیار زیاد است، یا به این دلیل که گرمایش جهانی منجر به از دست دادن آبشاری تنوع زیستی میشود، ناگهان جهانی که در آن زندگی میکنیم بسیار متزلزلتر به نظر میرسد. یا حداقل برای ما این کار را میکند: برخی دیگر از موجودات، حیوانات، گیاهان، باکتریها، قارچها و پروتیستها میتوانند در شرایط مختلف به خوبی عمل کنند. بنابراین در طرح بزرگ، این فقط یک بحران است اگر شما یک انسان باشید.
اما اگر بخواهیم حدود 5000 سال گذشته را از هم جدا کنیم، باز هم همه چیز نگران کننده به نظر می رسد. تعداد افراد زنده در این سیاره بیش از هر زمان دیگری در تاریخ است. این شگفتی ایجاد می کند: بهترین بازیکنان کریکت که تا به حال دیده ایم. تنوع زیادی از غذا، ادبیات، فرهنگ و غیره. اما آسیبپذیری نیز ایجاد میکند: هر چه تعداد ما بیشتر باشد، نیاز به اشتباه کردن برای ایجاد مشکل برای میلیونها، شاید میلیاردها نفر، کمتر میشود. این، البته، همان چیزی است که چهار سال پیش از یک خفاش در ووهان آموختیم – یک لحظه دنیا را به زانو درآورد. بنابراین یک مورخ ممکن است به اقلیم به عنوان یک عامل کلیدی نگاه کند که ممکن است به عنوان کاتالیزور تغییرات چشمگیر در دهه های آینده عمل نکند، بلکه به عنوان یک پیچیدگی که مشکلات موجود را تشدید کرده و آنها را بدتر می کند.
پیوندهای متقابل تجارت و آب و هوا در گذشته در مقایسه با امروز چقدر پیچیده بود؟
کاملا انتقادی اما مهم است که به یاد داشته باشید که تجارت یک اصطلاح بسیار گسترده و کلی است و به راحتی این واقعیت را پنهان می کند که مواد، مواد، منابع جدید می توانند ناگهان مهم شوند. در سال 1900، تعداد کمی تصور می کردند که نفت چقدر اهمیت پیدا می کند – با این حال از برخی جهات داستان کنترل منابع نفتی فقط یکی از داستان های 100 سال آینده نبود، بلکه مهم ترین داستان قرن بیستم بود. موقعیت ذخایر نفت مرکزی برای تقسیم خاورمیانه در پایان جنگ جهانی اول بود. این امر باعث برنامه ریزی نظامی ژاپن و آلمان در جنگ جهانی دوم شد. و برای ایران، عراق، ظهور خاورمیانه و جهت گیری هند به ویژه پس از استقلال، اساسی بود. به راحتی می توان فراموش کرد که مکان حوضه های هیدروکربنی بزرگ نفت و گاز جهان به دلیل تغییرات آب و هوایی گذشته شکل گرفته است: بنابراین همه اینها عمیقاً به هم مرتبط هستند.
آب و هوا در زمان واقعی نیز بسیار حیاتی بوده است: قدرت بادها و باران های موسمی، تأثیر الگوهای آب و هوای طولانی مدت بر تولیدات محصولات زراعی، بروز کمبود مزمن غذا و قحطی، همگی به نحوه زندگی، ارتباط و تجارت ما بستگی دارند. دیگر. به هر حال، گسترش بیماری نیز همین طور است: همه گیری ها به دلیل گسترش عوامل بیماری زا رخ نمی دهند. آنها به این دلیل رخ می دهند که ما در اطراف حرکت می کنیم و به این دلیل که چیزها را برای تجارت جابه جا می کنیم. در کتابم، من همچنین درباره گسترش حیوانات به اکوسیستمهای جدید مینویسم، زیرا آنها در محمولههای کالا سواری میکنند. برخی، مانند حفرههای زمردی، به میلیونها درخت در ایالات متحده آسیب رساندهاند و ممکن است صدها میلیارد دلار هزینه برای از دست دادن درختان ایجاد کنند – نه به اکوسیستمهایی که در نتیجه تغییر خواهند کرد.آیا پیشبینی میکنید که تغییرات اقلیمی در حال حاضر نسبت به گذشته منجر به جنگهای تجاری فرامرزی مکرر شود؟
من فکر می کنم رهبران سیاسی کاملاً قادر به شروع جنگ های مرزی هستند بدون اینکه نیازی به سرزنش آب و هوا، تجارت یا هر چیز دیگری داشته باشند. درگیریها اغلب بهعنوان تلاشهای فرصتطلبانه برای بهرهگیری از نقاط ضعف – واقعی یا خیالی – همسایگان و رقبا شروع میشوند. یا از مشکلات نزدیک به خانه منحرف شوید. خطای انسانی، تکبر و قضاوت نادرست بخش مهمی از تاریخ بوده است و من انتظار ندارم که در آینده تغییر کند. آنچه تغییرات آب و هوایی می تواند انجام دهد و انجام خواهد داد، فشار بر تصمیم گیری است. در نتیجه، به افزایش خطرات کمک خواهد کرد، زیرا به نظر می رسد جنگ ها راه های کوتاه مدتی برای حل مشکلات ارائه می دهند. متأسفانه، تاریخ به شما خواهد گفت که آنها برعکس عمل می کنند و تقریباً همیشه اوضاع را بدتر می کنند تا بهتر. اما بله: فشرده سازی غذا و آب در دسترس. افزایش هزینه های مراقبت های بهداشتی به دلیل بیماری های مربوط به گرما؛ کاهش بهره وری با افزایش دما؛ و چالش توسعه یک انقلاب انرژی پاک بر سیستم های سیاسی فشار خواهد آورد. من فرض می کنم که این امر بر مفهوم دموکراسی نیز فشار خواهد آورد.