اتفاق مشابهی در مورد بحث پیرامون آخرین ارقام تولید ناخالص داخلی سه ماهه هند اتفاق می افتد. همانطور که انتظار می رفت سه ماهه دوم تولید ناخالص داخلی یک عدد منفی بود. میزان بهبودی از افت شیب دار 23.9٪ در سه ماهه اول با کاهش تولید ناخالص داخلی 7.5٪ در سه ماهه دوم در مقایسه با انتظارات 8-9٪ بعلاوه افت تعجب آور بود. کشاورزی رشد کرد ، تولید رشد مثبتی را ثبت کرد و در میان همه تشویق ها ، این واقعیت که ما از زمان گزارش سه ماهه در سال 1996 وارد اولین رکود شده ایم ، به حاشیه رانده شد.
در واقع ، این یک چیز خوب است. بحث رکود اقتصادی اکنون بی معنی است. نه به این دلیل که واقعی نیست یا به مردم آسیب نمی رساند بلکه به این دلیل است که این محصول از طبیعت فوق العاده و یکبار در نسل شیوع بیماری همه گیر است که اکنون در اکثر نقاط جهان بیداد می کند. حدت کوید -19 در هند و ویرانی که شش ماه قبل از شروع پرونده ایجاد کرده است ، به این معنی است که هرگونه بهبود معناداری که منجر به رشد مثبت تولید ناخالص داخلی در سال جاری شود امکان پذیر نیست و باید منتظر سه ماهه اول سال آینده باشیم. اکثر کارگزاری ها ، آژانس های رتبه بندی پس از داده های روز جمعه ، به روزرسانی تعداد هند را آغاز کرده اند و این امکان وجود دارد که ما سال را با -7-یا -6 number شماره به پایان برسانیم. اگر اعداد سه ماهه چهارم بهتر باشد ، می تواند کمتر باشد. اکثر صنعتگران ، سرمایه گذاران معتقدند که امسال یک شستشو خواهد بود. قیمت سهام در حال حاضر در رشد درآمد FY22 یا FY23 قیمت گذاری می کند و صنعتگران نیز فقط در سال آینده در حال بهبود هستند. با توجه به نوع قفل خفه کننده هند ، انتظار هر چیزی غیر از عدد منفی برای کل سال عاقلانه نخواهد بود.
بنابراین ، بهتر است نگاهی فراتر از اعداد تولید ناخالص داخلی بیندازید ، اگر می خواهید بر چه نوع رشد اقتصادی تمایل داشته باشیم و چگونه می توانیم آرزوی جمعی خود را برای رهایی میلیون ها نفر دیگر از فقر و فقر برآورده کنیم.
آنچه از این منظر مهم است ، میزان رکود اقتصادی نیست (مگر اینکه شدید شود و تا سال آینده طولانی شود) بلکه چه نوع اصلاحاتی می تواند ما را به استراتوسفر برساند و ما را به مرز 5 تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی تا سال 2024 برساند.
از سپتامبر گذشته ، هند پنج اصلاحات / ابتکار عمل عمده را برای شروع رشد و ایجاد رفاه آغاز کرده است. این موارد شامل کاهش مالیات شرکت ها ، مشوق های مرتبط با تولید برای سرمایه گذاری های تولیدی در صنایع منتخب ، اصلاحات مزرعه ، خصوصی سازی و فشار گسترده زیرساخت ها است. به طور جداگانه ، ممکن است کاملاً مهم باشد ، اما وقتی با هم به عنوان بخشی از یک بسته ترکیبی با هدف بی نظیر بودن کارآفرینی و مشاغل و تقویت رشد همراه با مشوق های مالیاتی مناسب ، به اهمیت آنها اهمیت می یابد ، افزایش می یابد.
به عنوان مثال کاهش مالیات شرکت ها را در نظر بگیرید. این اصلاحات به خودی خود یک اصلاح معنادار و عمیق است اما اگر آن را با توانایی هند در جذب سرمایه گذاری تحت طرح PLI پیوند دهید ، بزرگتر و از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. سال گذشته هیچ ترس و وحشت بزرگی در چین برای انتقال صنایع و مشاغل از چین اتفاق نیفتاد. به نظر می رسد کاهش مالیات شرکت ها بسیار کم اهمیت باشد اما امسال اینطور نیست.
عدم تمایل بسیاری از شرکت های چند ملیتی برای قرار دادن تمام تخم مرغ های خود در سبد چین پس از ترس Covid به این معنی است که آنها منتظر کشورهای جدید برای تغییر پایه تولید خود بودند. نه تنها با کمترین نرخ مالیات شرکتها در آسیا بلکه با مشوقهای مرتبط با تولید برای بخشهای مختلف وارد هند شوید.
اکنون کاملاً مشخص نیست که آیا این طرح برای سایر بخشها مانند منسوجات ، مواد شیمیایی و داروهایی مانند الکترونیک موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر. اما آنچه این کار انجام داده این است که هند را در هنگام سیاست مالیات برای شرکت های چند ملیتی رقابتی کند. در مورد پایان دادن به مقررات سنگین سطح محلی و کارهای کاغذی ، ممکن است هنوز فاصله داشته باشیم اما در پارامتر مهمی که شرکت های چند ملیتی هنگام انجام سرمایه گذاری های تولیدی به آن نگاه می کنند ، یک اصلاح مهم در حال انجام است.
اصلاحات بخش کشاورزی مانند PLI یا کاهش مالیات شرکت ها ساده نیست ، اما بسیار چشمگیر است. به راحتی می توان از آنها انتقاد کرد با بیان اینکه مدت زیادی طول می کشد تا نتیجه بدهند یا اینکه سوزن را خیلی روی رشد و شکوفایی حرکت نمی دهند. برخی از کارشناسان و منتقدان برخی موارد عملی مانند مسئله کشاورزان کوچک و توانایی آنها در معامله خوب با شرکت های بزرگ یا خریداران دیگر را مطرح کرده اند. بدون شک ، این مشکلات واقعی هستند و برای مرتب سازی زمان بر است. دولت محلی ، دولت های ایالتی و مرکز باید نقش عملی و عملی در حل برخی از این مسائل داشته باشند و کشاورزان احتمالاً برای انجام معاملات خوب به کمک نیاز دارند.
این واقعیت که این مشکلات وجود دارد ، نیاز به این اصلاحات گسترده را نفی نمی کند. تولیدات مزرعه تا همین اواخر با محدودیت هایی روبرو بود که در مورد سایر کالاها اعمال نمی شد و عدم وجود چارچوب نظارتی برای کشاورزی قراردادی امری نبود که در صورت هدف فراهم آوردن آزادی قیمت گذاری و بازاریابی برای کشاورزان ، نادیده گرفته شود.
آزادی کشاورز و اجازه دادن به او برای فروش به کسی با قیمت های بازار نوعی اصلاحات بدون فکر است که باید در موج اول آزادسازی در دهه 1990 انجام می شد. این واقعیت که نزدیک به 30 سال به طول انجامید ، فقط عزم سیاسی ترسو را نشان می دهد. اکنون انجام این اصلاحات زمان بر است اما این بدان معنا نیست که مهم نیست. تعاملات و خرید و فروش بیشتر کشاورز و خریدار خصوصی به هر دو کمک خواهد کرد در حالی که راه را برای ایجاد یک زنجیره تأمین رسمی که محصولات کشاورزی را به بازارهای بزرگ منتقل می کند هموار می کند. در حال حاضر نشانه هایی از استارت آپ هایی را مشاهده می کنیم که با استفاده از فناوری به پول نقد فرصت می پردازند. مانند اصلاحات بزرگ دهه 1990 ، اجرای این امر زمان بر است و در بهبود رونق روستایی بسیار کمک خواهد کرد.
ضعیف ترین پایه برنامه اصلاحات دولت تاکنون خصوصی سازی بوده است. NDA-II هیچ پویایی NDA-I را در فروش واحدهای دولتی نشان نداده بود و استراتژی آزمایش شده ای را برای انجام OFS و ETF های منظم سهام اصلی شرکت های بخش دولتی ترجیح داده است. نتیجه آن عملکرد کم عظیم سهام PSU بود به حدی که تلاش های دولت برای یافتن ارزش را تضعیف کرده و سرمایه گذاران را از این کشور دور کرد.
اکنون ، به نظر می رسد که تغییراتی در قلب ایجاد شده و همچنین ، تغییر جهت نیز وجود داشته است. و شخص مسئول این اتهام Tuhin Kanta Pandey ، دبیر DIPAM (بخش سرمایه گذاری و مدیریت دارایی های عمومی) است. وی تاکنون صداهای صحیحی را به صدا درآورده و به سرمایه گذاران گفته است که ETF راه حلی نیستند و از PSU خواسته است تا بر بهبود بازده سهام ، نسبت گردش دارایی تمرکز کرده و با سرمایه گذاران در ارتباط با دلایل ارزیابی کم ارزیابی شود. به نظر می رسد دولت همچنین برای اتمام برنامه عدم سرمایه گذاری / خصوصی سازی که قبل از همه گیری در بودجه ماه فوریه تهیه کرده بود ، مصمم است.
نکته قابل توجه برای دولت همچنین این است که خصوصی سازی همیشه به معنای فروش کامل سرمایه گذاران استراتژیک نیست. اگر این اتفاق بیفتد خوب است ، اما دولت همچنین باید سایر اشکال خصوصی سازی مانند فروش عمده یا اکثریت سهام به مجموعه گسترده ای از سرمایه گذاران عمومی در بورس سهام را بررسی کند. انگلیس مارگارت تاچر در دهه 1980 با موفقیت چشمگیر این سیاست را دنبال کرد اما هند موفق شد در مسیری که باید دنبال شود گره بخورد و نتیجه این باشد که نمونه های موفق خصوصی سازی در هزاره جدید کم بوده است.
مداخلات آقای پندی جسورانه است و دولت باید این کار را با واگذاری کنترل اکثریت در طیف گسترده ای از شرکت های بخش دولتی یا به سرمایه گذاران استراتژیک یا عمومی پیگیری کند. هیچ دلیلی برای نگه داشتن عمده شرکت ها وجود ندارد ، به جز چند شرکت اصلی. زمان اقدامات ترسو به پایان رسیده است.
هند در 30 سال گذشته از زمان آزادسازی خود چندین فرصت طلایی داشته است. اولین مورد در دهه 1990 خود پس از اولین مجموعه اصلاحات در سال 1991 / -93 بود. اما این به هدر رفت و لحظه مهم بعدی بعد از پیروزی دولت کنگره در نظرسنجی های سال 2009 فرا رسید. این هم به هدر رفت. سومین فرصت طلایی برای رشد اقتصادی اکنون به لطف کاهش سرعت در 2018/19 و همه گیر سال 2020 خود را نشان داده است. این روزها در محافل دولتی عزم زیادی در مورد لزوم انجام کارهای بزرگ و انجام اصلاحات گسترده وجود دارد. امیدوارم برخلاف گذشته هدر نرود. حکم سیاسی آنجاست. مدتی است که یک دولت قدرتمند با نخست وزیر به همان اندازه قوی و محبوب برقرار است. زمان “موج گرفتن در برابر سیل” و حرکت به سوی فال اکنون رسیده است!