اما این بحران به طرز بیرحمانهای همه ذینفعان را متوجه این واقعیت کرده است که همه مدارس ما باید دستخوش تحول دیجیتالی سریع شوند. مربیان، والدین، و دولت، همگی مجبور شدهاند در مورد چگونگی فراگیرتر و شهودیتر کردن یادگیری، سریع فکر کنند. این درک نشان داده است که آینده آموزش باید دیجیتالی باشد تا بتواند با دنیا همگام شود.
بدون شک تکنولوژی زندگی ما را آسان می کند. اما واقعیت آشکار این است که برای میلیونها نفر در روستاهای هند دسترسی به فناوری قبل از شروع استفاده از آن بسیار دشوار است. همچنین، سیستم های یادگیری دیجیتال در هند بسیار پیچیده هستند و تحت سلطه شرکت های edtech هستند که راه حل های پیچیده و گران قیمتی را ارائه می دهند. ما برای حل این مشکل پیچیده در “مقیاس روستایی” به راه حل های ساده نیاز داریم. مکانیسم های پیچیده برای همه نقاط کشور ما مناسب نیست. ما به راه حل های ساده و آسان برای دستیابی به جامعیت نیاز داریم.
سه مشارکت کننده کلیدی (تسهیل کننده)، تنها در صورت همکاری پشت سر هم، می توانند مشکل دسترسی و پذیرش فناوری در مناطق روستایی را حل کنند. این سه عبارتند از سماج (جامعه یا اکوسیستم)، سرکار (دولت) و بازار (بازار یا زنجیره تامین). با نگاهی به این سناریو، نقش دولت، شرکت ها و سازمان های جامعه مدنی بسیار مهم است. این سه با هم و در مجموع باید روی دسترسی، پذیرش و کمک تمرکز کنند.
تسهیلگران باید با اعطای یارانه برای گوشیهای هوشمند برای جوامع حاشیهنشین بر دسترسی به دستگاهها تمرکز کنند و گوشیهای هوشمند مقرونبهصرفه برای اهداف آموزشی ارائه دهند. علاوه بر این، نیاز شدیدی به اینترنت کمهزینه/با یارانه برای این جوامع وجود دارد تا آنها را با دنیای دیجیتال مرتبط کنند. مدرسه یا تسهیلگران همچنین باید بر گسترش آگاهی در مورد استفاده از اینترنت و مزایای آن برای دانشآموزان در جوامع روستایی تمرکز کنند، زیرا بسیاری از والدین بیسواد دیجیتالی هستند و نمیتوانند به فرزندان خود کمک کنند. گاهی اوقات حتی اگر دانشآموزان و معلمان به دستگاهها و اینترنت دسترسی داشته باشند، باز هم برای استفاده از این سیستم برای اهداف آموزشی و یادگیری تلاش میکنند، زیرا حداقل در روزهای اولیه به کمک قوی برای استفاده از دستگاه و نرمافزار نیاز دارند.
با دسترسی به فناوری، دانشآموزان در مکانهای دوردست این امکان را دارند که به لطف راهاندازی فضاهای یادگیری دیجیتال، از کیتهای ابزار یاد بگیرند. تعداد دانش آموزانی که برای یادگیری انتخاب می کنند فقط می تواند به دلیل سهولت یادگیری از طریق دستگاه ها افزایش یابد. برای جلسات دیجیتال، از دانش آموزان خواسته می شود که به مدرسه بازگردند. ابزارهای دیجیتال به عنوان جایگزینی برای مربیان در برخی مدارس به کار گرفته می شوند. نه تنها دانش آموزان، بلکه حتی معلمان نیز از یادگیری دیجیتال سود می برند.
معلمان عامل مهمی در طرح هر تحول در مدارس هستند. قطع ارتباط همه گیر باعث شده است معلمان به اهمیت یادگیری دیجیتال و آمادگی پی ببرند. معلمان نیز با توجه به دستگاه های مورد استفاده، روش های آموزشی خود را تجدید می کنند. این منابع به ویژه در مواردی مفید هستند، مثلاً چند ساعت آخر مدرسه که اغلب خسته کننده و دشوار به نظر می رسد توجه کودکان را در کلاس درس جلب می کند، چنین روش هایی می تواند آنها را درگیر و توجه نگه دارد. بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی بهطور خستگیناپذیر تلاش میکنند تا با توانمندسازی معلمان با فناوری از طریق رویکردی ترکیبی، شکاف دیجیتالی را پر کنند. ربات واتس اپ مجهز به هوش مصنوعی به معلمان کمک می کند تا مهارت های دیجیتال را برای اهداف آموزشی و یادگیری بپذیرند و یاد بگیرند.
گنجاندن فناوری در سطح مدرسه بسیار مهم است زیرا فناوری دیگر یک امتیاز نیست، بلکه یک ضرورت است. این به ایجاد آمادگی برای آینده در دانشآموزان کمک میکند و از این طریق انتخابهای شغلی و فرصتهای معیشتی آنها را با آمادهسازی آنها برای رسیدگی به نیازهای بازار و مهارتهایی که به سرعت در حال تحول هستند، گسترش میدهد.
(نویسنده یکی از بنیانگذاران Muskaan Dreams است)